جدول جو
جدول جو

معنی توشه بصر - جستجوی لغت در جدول جو

توشه بصر
(شَ / شِ یِ بَ صَ)
کنایه از گرانجان و دشمن است. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ / رِ بَ صَ)
کور. نابینا. تیره بین. تیره چشم:
در فراق تو از آن سوخته تر باد پدر
بی چراغ رخ تو تیره بصر باد پدر.
خاقانی.
رجوع به تیره بین وتیره و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(رَ / رُو شَ بَ صَ)
پاک نظرو بینا. (ناظم الاطباء). روشن بین. دانا:
خرد را تو روشن بصر کرده ای
چراغ هدایت تو برکرده ای.
نظامی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از روشن بصر
تصویر روشن بصر
روشن بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیره بصر
تصویر تیره بصر
کور، نابینا، تیره چشم
فرهنگ لغت هوشیار